کانسپچوال...
کلام که از چارسوق ثانیه ها میگذرد... من را به چالش میکشد... من را تا ناکجا آباد خود برده... پیچ میدهد... تاب میدهد... و با قدرتی بس باور نکردنی به زمین میکوبد... ثانیه ها کش میایند و کلام را به گه مکشند... گهی که بوی کلوین کلین میدهد و طعم پیتزا دکتر آرین دارد... و باز این منم... منه بی من...
چیزنوشت: دکتر آرین پیزا ایز وری دلیشز...
باید بکشد عذاب تنهایی را مردی که ز عصر خود فراتر باشد........ حال کردم با نوشته هات خیلی ........خیلی واسه همین با اجازه ات لینک کردم که زود به زود سر بزنم ....... موفق باشی........
نمی دونم چی بگم ... هیچی از حال این پستت درک نکردم...
الان هم اصلا حوصله ندارم دو سه روزه اصلا حوصله ندارم ... از همون شبی که حالم داغون بود به این ور ... انگار یه چیزی می خوام که ندارم ! البته این حس رو همیشه داشتم اما الان آزار دهنده شده ! به هم ریخته ام .....
يه نخ ميدي؟
نوش جونت... منهای بوش...
:|
گندش بزنه این زندگیه نکبتیو [عصبانی]
[مغرور]
...ودیر زمانیست که کلامها آلوده شدند به ریا -دروغ و کثافت / پیروز باشی
من توی یه وبی میخوام یه مطلب راجع به دکتر آرین و پیتزاش بنویسم این چیزی که تو نوشتی هم خیلی بامزه است اگه میشه میخوام با ذکر منبع لابلای مطلبم بگنجونمش اگه دوست نداری بگو تا نذارم لطفا توی وب خودم برام پیغام بذار اگه پیغامی ازت ندییم میذارم بحساب اینکه مشکلی نداشتی ضمنا اسم و قالبت خیلی قشنگه